جدیدترین یادداشتها
همه- روزی به نام تو ...
- چیزی شبیه بوی زندگی ...
- فرصتی دیگر برای تو ...
- سرانگشتان دلم لمس میکند حسی را ...
- اطلاعیه اطلاعیه ... تولدی دیگر در راه است !
- بازگشت ...
- بهانه ای برای نوشتن ...
- من ... تو ... ما...
- به دنبال یه لقمه نون ...
- حرکت ...
- تقدیم به تو ... که زیباترین بهانه ی منی برای زندگی ...
- و بهار .. قشنگترین قصه دنیا ...
- زیباترین انتظار ...
- قطره ای با نام تو ...
- شب گرم قصه ...
نویسندگان
- یاس سفید 167
- فرمانروای خورشید 2
بایگانی
- مهر 1389 1
- شهریور 1388 1
- اسفند 1387 1
- دی 1387 1
- شهریور 1387 1
- خرداد 1387 1
- آذر 1386 1
- مرداد 1386 1
- تیر 1386 1
- اردیبهشت 1386 1
- فروردین 1386 2
- اسفند 1385 1
- بهمن 1385 1
- دی 1385 1
- آذر 1385 1
- آبان 1385 3
- مرداد 1385 1
- خرداد 1385 2
- اردیبهشت 1385 3
- فروردین 1385 2
- اسفند 1384 2
- بهمن 1384 3
- دی 1384 3
- آذر 1384 4
- آبان 1384 2
- مهر 1384 4
- شهریور 1384 4
- مرداد 1384 5
- تیر 1384 3
- خرداد 1384 1
- اردیبهشت 1384 6
- فروردین 1384 6
- اسفند 1383 3
- بهمن 1383 6
- دی 1383 6
- آذر 1383 6
- آبان 1383 4
- مرداد 1383 1
- خرداد 1383 1
- اردیبهشت 1383 2
- فروردین 1383 1
- اسفند 1382 3
- بهمن 1382 2
- دی 1382 3
- آذر 1382 6
- آبان 1382 11
- مهر 1382 5
- شهریور 1382 8
- مرداد 1382 11
- تیر 1382 19
- خرداد 1382 1
آمار : 358716 بازدید
Powered by Blogsky
یک تشکر...
*بارها پنچره ها را قسم دادمتا به وقت آمدنت دست مرا بگیرند...
که فقط تو میدانی که چقدر دلواپس لحظه آمدنت بوده ام*
ــــ در اینجا صمیمانه از تو تشکر میکنم که در تمام لحظات نبودنم
نگهبان سرزمینم بوده ای.
فرمانروای سرزمین خورشید مچکرم.
ــــ فکر میکنم برای شروع دوبارم همین خیلی معنا داشته باشه.
یاس سفید
دوشنبه 17 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 07:36 ب.ظ
سلام بانوی یاس ها.
باورت نمیشه چقدر از شروع مجددت خوشحالم.
امیدوارم هر چه زود تر کامپیوتر خونت هم درست بشه و ما باز هم مطالب قشنگت رو بخونیم.
بانوی سپید پوش من هیچ وقت نمیزارم این یاس ها خشک بشه.
همیشه شاد و پاینده باشی
امیدوارم همیشه شاد باشی و سرشار از آرزوهای رنگین.پس باید برای برگشتنت از فرمانروا تشکر کنیم!
پرستوی مهربون چطور دلت اومد این چند وقته ما رو تنها بزاری؟
از برگشتنت خیلی خوشحالم عزیزم
امیدوارم همیشه پاینده باشی.
چه خوب ...
سلام
خوشحالم که دوباره مینویسی
شاید روزی دیگر...شاید لحظه دیگر....شاید مثل گذشته...تکرار همون صحنه زندگی...
به همون زیبایی....ولی شاید...سیاه ..مثل شبی که هیچ وقت ماه بیرون نیاد...
کاش میشد ستاره بود...توی همون شبا مخفی میشد...
سلام
خیلی خوشحالم که دوباره مینویسی
اینجا رو خیلی دوست دارم چون بوی عشق میده
؛فقط تو میدانی که چقدر دلواپس لحظه آمدنت بوده ام؛
.::موفق باشی::.
سلام یاسی جون
-شاید یادش رفته.
-شاید...
-...
تولد مجدد همیشه زیباست.ای کاش انسان مه آلود هم دوباره متحول و متولد شود
پرستو جون با بلاگ اسکای قهر کردی؟!!
سلام
متن زیبایی بود
به ما دیگه سر نمیزنی
Artificial.boy
نکنه حرفاتو فراموش کردی
آره؟
نمیدونی دلم برات چقدر شده .....